کتاب نمیتوانم بمیرم
شاعر: پریا تفنگ ساز
✍
گفتی بهار پنجره روشن شد
گفتی نسیم شب به تپش آمد
رویای من
سر انگشتان تو بود که باد را مینواخت
که فصل را میبویید
من به دنبال معجزه بودم
چیزی شبیه به فراموشی
شبیه به سکوت
گفتی سلام
و من کلمهای برای پایان نیافتم.
برای تهیهی این کتاب میتوانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین میتوانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com